حلقه بر در نتوانم زدن از بيم رقيبان
اين توانم که بيايم سر کويت به گدايى
همه شب برآستانت شده کارمن گدايى
به خدا که اين گدايى,ندهم به پادشاهى
همه شب نهاده ام سر چو سگان برآستانت
که رقيب ز درنيايد به بهانه گدايى
عشق و درويشى وانگشت نمايى و ملامت
همه سهل است,تحمل نکنم بارجدايى