به چشمان مهربان تو می نویسم
حکایت بی انتهای عشق را
تا بدانی که محبت و عشق را
در چشمان تو آمو ختم
و با تو آعاز کردم
پس برایم بمان
تا عشقم را تا ابد نثارت کنم
تا انتهای جاده ی زندگی با من بمان
که زیبا ترین شعر زندگی را برایت نجوا کنم
می خواهم این را بدانی که
صادقانه و
عاشقانه
دوستت دارم .
حکایت بی انتهای عشق را
تا بدانی که محبت و عشق را
در چشمان تو آمو ختم
و با تو آعاز کردم
پس برایم بمان
تا عشقم را تا ابد نثارت کنم
تا انتهای جاده ی زندگی با من بمان
که زیبا ترین شعر زندگی را برایت نجوا کنم
می خواهم این را بدانی که
صادقانه و
عاشقانه
دوستت دارم .
·
باران به شیشه می زند از چشم های شب
من مانده ام چطور بگویم؟ که دیده ام
از خواب من تو رد شده ای نیمه های شب
وقتی نمی شود بسرایم برای تو
وقتی که روز پر شده از رد پای شب
جز اینکه دل به بودن مهتاب خوش کنم
یا گاه گاه عطر تو در لا به لای شب ،
باید چه کرد ؟ مردم باور نمیکنند
از خواب هام رد شده ای نیمه های شب
( مهدی فرجی )
سلام آقای مهندس گرامی
سپاس از این شعر زیبا
ممنونم از شما
خواهش می کنم